| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
افرادی که بهرهوری بالایی دارند چه کارهایی را متفاوت از سایرین انجام میدهند؟
1) آنها هیچ وقت برای یک کار دوبار وقت نمیگذارند
افراد بهرهور هیچگاه کاری را در حالت معلق نگاه نمیدارند زیرا دوبار برای یک کار وقت گذاشتن برای آنها به منزله وقت تلف کردن است. نباید ایمیل یا تماسی را در حالت تعلیق نگه داریم تا در وقت دیگری سراغ آن برویم. به محض اینکه چیزی توجه ما را جلب کرد، باید خودمان در مورد آن عکسالعمل نشان دهیم، یا آن را به فرد یا واحد مربوطه ارجاع دهیم یا خیلی راحت حذفش کنیم.
2) آنها قبل از آنکه دفتر کارشان را ترک کنند، برای فردا آماده میشوند.
افرادی که بهرهوری بالایی دارند هر روز خود را با آمادهسازی برای روز بعد به اتمام میرسانند. این کار دو مزیت دارد: ابتدا اینکه این کار حسن ختامی برای کارهای آن روز شماست و دوم اینکه با این کار اطمینان حاصل میکنید فردا نیز روز پرثمری خواهید داشت. انجام دادن این کار تنها چند دقیقه زمان میبرد ولی منافع آن بسیار قابل توجه هستند.
3) آنها سختترین کارها را قبل از کارهای دیگر انجام میدهند.
بهترین راه برای مقابله با تعلل کردن و به تأخیر انداختن کارها این است که مانند افراد بهرهور، ساعات ابتدایی کار خود را به سختترین و ترسناکترین کارهایی که در فهرست کاریمان وجود دارد، اختصاص دهیم. پس از آنکه مسئولیت این کارها را از شانه خود برداشتیم، میتوانیم به کارهایی بپردازیم که به ما انگیزه و هیجان میدهد.
4) آنها در جلسات، به دستور جلسه وفادار میمانند.
معمولاً در اغلب سازمانها جلسات بزرگترین منبع اتلاف وقت افراد هستند. افراد بهرهور به خوبی از این نکته آگاه هستند که اگر جلسات به خوبی مدیریت نشوند، میتوان تا بینهایت آنها را ادامه داد بنابراین در همان ابتدا برای خود و تمام حاضرین این مسئله را روشن میکنند که لازم است همه به برنامه تعیین شده مقید باشند. این کار محدوده جلسه را مشخص میکند و به همه این امکان را میدهد که با تمرکز بیشتری در جلسه حضور داشته باشند.
5) آنها "نه" گفتن را بلد هستند.
"نه" واژه بسیار قدرتمندی است که افراد بهرهور از به کار بردن آن هیچ هراسی به دل راه نمیدهند. وقتی زمانی گفتن "نه" باشد، آنها از عباراتی همچون "فکر نمیکنم بتوانم ..."، "اجازه دهید فکر کنم ..." و ... استفاده نمیکنند. نه گفتن به یک تعهد جدید، ارزش قائل شدن برای تعهدات فعلی ما است زیرا به ما امکان میدهد که تعهداتی را که هم اکنون به عهده داریم، با موفقیت به انجام برسانیم.
پژوهشهای دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو نشان میدهد که هر چقدر نه گفتن برای فردی سختتر باشد، او بیشتر دچار استرس، خستگی ناشی از کار و حتی افسردگی میشود. بنابراین باید یاد بگیریم در مواقع لازم نه بگوییم تا حس و حال و همچنین بهرهوری خود را ارتقا بخشیم.
6) آنها تکنولوژی را به خدمت خود درمیآورند.
افراد بهرهور به هیچ وجه با استفاده از تکنولوژی بیگانه نیستند بلکه سعی میکنند از قابلیتهای بیشمار و ارزشمند تکنولوژی به نفع خود و به نفع افزایش کارآیی خود بهره ببرند. آنها خود را برده تکنولوژی نمیکنند بلکه سعی میکنند تکنولوژی را به خدمت خود درآورند و از آن برای انجام بهتر و مؤثرتر کارها بهره ببرند.
7) آنها تفویض اختیار را جدی میگیرند.
بهرهوری بالا زمانی حاصل میشود که فرد به این باور برسد خودش تنها فرد باهوش و بااستعداد سازمانش نیست و دیگران نیز میتوانند در صورتی که درست راهنمایی شوند، حداقل بخشی از کارهای او را به خوبی انجام دهند. افراد بهرهور به همکاران نیروهای خود اعتماد میکنند و با استفاده از قابلیتهای آنها، بهرهوری خود، تیم و سازمانشان را ارتقا میدهند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
چرا یک خوش بین مادرزاد هستم.
کیم ووچونگ در کتاب "سنگفرش هر خیابان از طلاست"
اگر تنها 1 درصد شانس موفقیت در یک پروژه وجود داشته باشد، یک صاحب کسب و کار واقعی آن 1 درصد را به چشم جرقه اي می نگرد تا آتشی با آن روشن کند. در کسب و کار حق ندارید که 1 را روي 1 بگذارید و عدد 2 را بدست بیاورید. شما باید 1 را تبدیل به 10 کنید و 10 را تبدیل به 50. روش شمارش در کسب و کار چنین است.
در سراسر زندگی ام، بدون توجه به رویدادهاي آن، هرگز خوش بینی را کنار نگذاشته ام. همیشه موقعیت هاي بحرانی را چیزي بیش از خطراتی آنی و زودگذر تصور نکرده ام و این عصاره خوشبینی من می باشد. به یک معنی، کسب و تجارت را نوعی جنگ تلقی می کنم. هرچه کسب و تجارت بزرگتر باشد، حوادث بیشتري در پیشرو خواهید داشت و بیشتر باید براي آن مایه گذاشت.
وجه تمایز من با سایر صاحبان کسب و تجارت، تجربه قابل ملاحظه من در خرید شرکتهاي ورشکسته و راه اندازي مجدد آنهاست. رها کردن عملاً بدبینی است. وقتی دیگران شمارش غیرممکن ها را آغاز می کنند، من شمارش امکانات را شروع می کنم. دقیقاً از همان لحظه آغاز، بایست نسبت به هر آنچه که انجام می دهید، خوشبین باشید. اما یک چیز هست که براي تحقق احتمالات ضروري است و آن از خودگذشتگی است.
همچنین بایست یک فلسفه در زندگی داشته باشید. مردم وقتی واژه فلسفه را می شنوند آن را چیزي مغرورانه و مشکل در نظر می گیرند، اما فلسفه زندگی آنقدرها هم مشکل نیست. مهم نیست که چه کاري انجام می دهید، خود را وقف آن کار کنید، و اگر شما می توانید که خود را وقف استفاده جامعه کنید، همین کافی است.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
اگر در حال رشد فکری نيستيد
پس در حال عقب ماندن هستید
اگر روز به روز بهتر نمیشويد
پس داريد بدتر میشويد
اگر برای موفقیت منتظر فردا هستید
آن فردا هیچ گاه از راه نمیرسد...
*گنج اول ـ توكل و تفويض (واگذاري كارها بخدا) كه ميراثی مرغوب و بي نظيرست
*گنج دوم ـ نالايق دانستن ثروت دنيا كه حامل ترس و خطرست (مگرقدر معلوم آن)
*گنج سوم ـ دوري از كينه و دشمني و توجه به اتفاق (عامل صلح و آسايش حقيقي )
*گنج چهارم ـ تمسك به آنچه سبب بلندي مقام ما در نزد خداست(تقوي الله)
*گنج پنجم ـ دوري از گفتار زشت
*گنج ششم ـ دوري از لعنت كردن كسي
*گنج هفتم ـ دوري از طعنه زدن به هر كس
*گنج هشتم ـ دوري از هر آنچه كسي را ناراحت و مكدر كند
*گنج نهم ـ توجه به حق و راستي
*گنج دهم ـ استقامت در انجام اعمال پاك و اخلاق مورد رضاي خدا
*گنج يازدهم ـ دين حق براي ايجاد محبت و اتحاد خلق است، نبايد علت اختلاف گردد.
*گنج دوازدهم ـ دعا در حق روساي ممالك واطاعت ملوكي كه عدل و انصاف دارند زيراايشان " مظاهر قدرت و مطالع عزت و ثروت حقند"
*گنج سيزدهم ـ دوري از نزاع و جدال
*گنج چهاردهم ـ توجه به حضرت حق و تبعيت از او
*گنج پانزدهم ـ براي رفع احساس كينه نسبت به كسي با خود تكرار شود:"قُل كل مِن عندالله "
اين كلمه چون آبي باعث خاموش شدن آتش دشمني ها مي شود و سبب اتحاد
قلوب مي گردد
*گنج شانزدهم ـ احترام به همه مومنان حق زيرا به طريقي به او منسوبند .
*گنج هفدهم ـ خدمت به كل عالم بشري
*گنج هجدهم ـ فكر اصلاح عالم بودن
*گنج نوزدهم ـ شنيدن نصايح حق و عمل به آنها به طور كامل زيرا موجب سرور ابدي است....
طبق اعلام يك موسسه تحقيقاتي در كانادا، موارد زير ويژگي هاي مشترك افراد موفق است:
در يك برگه سفيد، ويژگي هاي زير را بنويسيد و هر كدام كه با شما سازگار تر است تيك بزنيد
هر چه قدر از اين ويژگي هاي مثبت بيشتر به سمت ويژگي هاي منفي متمايل باشيد، از مسير موفقيت و نيل به اهداف خود دورتر هستيد:
١- از ديگران تعريف و تمجيد ميكنيد يا دائما انتقاد ميكنيد؟
٢- بيشتر قدرداني و تشكر ميكنيد يا حس حق به جانب داريد؟
٣- بخشش و گذشت داريد يا موضوعي به مدت طولاني در دل شما مي ماند؟
٤- مسئوليت شكست را ميپذيريد يا ديگران را به خاطر ناكامي هاي خود سرزنش ميكنيد؟
٥- هر روز ساعتي را مطالعه ميكنيد يا فقط تلوزيون تماشا ميكنيد؟
٦- درباره آينده صحبت ميكنيد يا هميشه از شرايط بد گله مي كنيد؟
٧- عادت به نوشتن وقايع داريد يا به ذهن مي سپاريد؟
٨- برنامه هاي شما از پيش مشخص است يا برنامه خاصي نداريد؟
٩- ديگران از شما چيزهايي ياد ميگيرند يا با شما وقتشان تلف مي شود؟
١٠- داراي يك ليست اهداف كوتاه مدت هستيد يا معتقيد در اين مملكت امكان پذير نيست؟!
١١-فكر مي كنيد خيلي نياز به آموزش داريد يا معتقديد تقريبا همه چيزهايي كه لازم است مي دانيد؟
١٢-سخت كوش هستيد يا معتقديد دنيا ارزش سخت كوشي ندارد؟